live on
به نام خدایی که اگر حکم کند محکوم هستیم
صفحات
صفحه اصلی
داستان و حکایات
۱۳۸۸/۰۶/۲۵
زمان نارس
شد ، و او برای آمدن هنوز طفره میرود و میرسد به گرگ و میش صبحِ سرد ساعت قرارِ ما ... در اینِ شبِ بلند، دقیقه هم به افتخار غیبتِ بلند او دگر به اشتیاق شصتمین تكانهاش نمیدود... دلم امید و آروزی این رسیدنِ زمان نارسِ قرار را به گور میبرد... .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر